English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7588 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indenture U دوبل کردن قرارداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation U مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
rapallo treaty U قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
take out an insurance policy U قرارداد بیمه را منعقد کردن
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
duple U دوبل
double check U کیش دوبل
twin lever U اهرم دوبل
double seam U درز دوبل
double-checking U کیش دوبل
double refraction U انکسار دوبل
double-checked U کیش دوبل
double refraction U شکست دوبل
doubled U بازی دوبل
twin conductor U هادی دوبل
push and pull lever U اهرم دوبل
fours U مسابقه دوبل
double-checks U کیش دوبل
double vee guide U راهنمای وی دوبل
double U بازی دوبل
double u butt weld U جوش لب به لب یو دوبل
double-check U کیش دوبل
double u butt joint U اتصال لب به لب یو دوبل
double knot U گره دوبل
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
double bottoms U ناو کف دوبل
double frequency U فرکانس دوبل
doubles U بازی دوبل
double diode U دیود دوبل
dual capacitor U خازن دوبل
dual tire U لاستیک دوبل
doubled up U بازی دوبل
double belt U تسمه دوبل
double acting fuse U فیوز دوبل
double integral U انتگرال دوبل
double amplitude U دامنه دوبل
double i butt weld U جوش درزی ای دوبل
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
double tandem engine U موتور سری دوبل
double flanged seam U درز- لبه دوبل
double integration method U روش انتگرال دوبل
double knee U لوله زانویی دوبل
double three spindle machine U دستگاه سه هرزگردی دوبل
dual crank U میل لنگ دوبل
double accumulator switch U کلید انباره دوبل
polyphase earth U اتصال زمین دوبل
double flanged butt joint U اتصال لب به لب- لبه دوبل
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
double rotor motor U موتور با رتور دوبل
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
double earth fault U اتصال زمین دوبل
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double bank radial engine U موتور ستارهای دوبل
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
double angle milling cutter U دستگاه فرز زاویه دوبل
double helical gear U چرخ دندانه مارپیچی دوبل
double thrust bearing U یاطاقان با فشار محوری دوبل
double keyway broach U مته دستی با جا خار دوبل
double four spindle machine U دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double thrust ball bearing U بلبرینگ با فشار محوری دوبل
double two high rolling mill U دستگاه نورد مضاعف دوبل
double track railway bridge U پل راه اهن باسکوی دوبل
adjustable double endwrench آچار شش گوش قابل تنظیم دوبل
double squirrel cage U موتور با رتور قفس سنجابی دوبل
double frame hobbing machine U دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
double accentric press U پرس خارج از مرکز بایاطاقان دوبل
double base diode U دیود- بیس دوبل ترانزیستور یونی- جانکشن
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
duplex operation U کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
up and back U بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
alleys U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alley U حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
deed U قرارداد
convenant U قرارداد
deeds U قرارداد
acted U قرارداد
agreements U قرارداد
act U قرارداد
agreement U قرارداد
contract U :قرارداد
conventions U قرارداد
convention U قرارداد
contract U قرارداد
protocol U قرارداد
defaults U قرارداد
defaulting U قرارداد
defaulted U قرارداد
deed of covenant U قرارداد
defoult U قرارداد
default U قرارداد
pacts U قرارداد
treaty U قرارداد
mise U قرارداد
treaties U قرارداد
protocols U قرارداد
pact U قرارداد
open end contract U قرارداد نامحدود
open end contract U قرارداد باز
law of contract U قانون قرارداد
operation of contract U نفوذ قرارداد
obstriction U قرارداد وفیفه
open contract U قرارداد باز
parties to a contract U طرفین قرارداد
parol promise U قرارداد شفاهی
performance of a contract U اجرای قرارداد
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
contract curve U منحنی قرارداد
conditions of contract U شرایط قرارداد
composition contract U قرارداد ارفاقی
tort U خارج از قرارداد
torts U خارج از قرارداد
completion of contract U امضای قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
bond U قرارداد کفیل
service contract U قرارداد خدماتی
service contract U قرارداد خدمت
commodity agreements U قرارداد کالاها
the life of a contract U مدت یک قرارداد
deed of partnership U قرارداد مشارکت
sales contract U قرارداد فروش
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract in set form U قرارداد تیپ
simple contract U قرارداد شفاهی
contracting party U طرف قرارداد
contracting parties U طرفین قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
special agreement U قرارداد ویژه
social contract U قرارداد اجتماعی
contract quantity U حجم قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract period U دوره قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract of sale U قرارداد فروش
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract note U سند قرارداد
breach of contract U تخلف از قرارداد
quasi contract U شبه قرارداد
private agreement U قرارداد خصوصی
prime contract U قرارداد اصلی
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
validity of a contract U اعتبار قرارداد
validity of contract U صحت قرارداد
arrangement U ضمیمه قرارداد
arrangements U ضمیمه قرارداد
wage agreement U قرارداد دستمزد
unilateral agreement U قرارداد یک جانبه
compositions U قرارداد ارفاقی
composition U قرارداد ارفاقی
affreightment U قرارداد حمل
agreement of arbitration U قرارداد داوری
reciprocal agreement U قرارداد دو جانبه
breach of contract U نقض قرارداد
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
The party to the contract (agreement). U طرف قرارداد
acceptance U قبول قرارداد
acceptances U قبول قرارداد
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
assignment of contract U انتقال قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
subcontract U قرارداد فرعی
subcontracted U قرارداد فرعی
subcontracting U قرارداد فرعی
subcontracts U قرارداد فرعی
contract U قرارداد بستن
futures contract U قرارداد سلف
futures contract U قرارداد اینده
geneva convention U قرارداد ژنو
gentlemen's agreement U قرارداد شفاهی
convention U قرارداد عهدنامه
escape convention U قرارداد گریز
conventions U قرارداد عهدنامه
in contract U طبق قرارداد
labor contract U قرارداد کار
labor agreement U قرارداد کار
lease agreement U قرارداد اجاره
insurance policy U قرارداد بیمه
insurance policies U قرارداد بیمه
subcontract U قرارداد دست دوم
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
extension of the agreement U تمدید مدت قرارداد
subcontracted U قرارداد دست دوم
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
subcontracting U قرارداد دست دوم
subcontracts U قرارداد دست دوم
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
agreement area U سطح مورد قرارداد
precontract preparations U تهیه اسناد قرارداد
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com